دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آشنا» ثبت شده است

پیدا کردن یه دوست خوب ، کار سختیه …

و صد البته که از اون سخت تر ، نگه داشتن همچین دوستیه …

خیلی ها هستن که دوست داریم باهاشون دوست بشیم ولی نمیشه …

یعنی شرایطش فراهم نیست ؛ چه از این طرف ، چه از اون طرف…

اینجور وقتا ، باید یاد همون ضرب المثلی بیفتیم  که میگه :

«آب دریا را اگر نتوان کشید / هم به قدر تشنگی باید چشید »

اگه این امکان برامون نیست که دوست صمیمی و یار غار یه آدم دوست داشتنی بشیم ، برقراری یه آشنایی ساده و مختصر می تونه گزینه قابل تأملی باشه…

خدا رو چه دیدی ؟

شاید همین آشنایی مختصر رفته رفته تبدیل شد به یه رفاقت ریشه دار …

 

 

احتمالا هر عقل سلیمی تصدیق می کنه که همه جا ، داشتن یه آشنای دور ، بهتر از غریب بودنه …

مخصوصا توی یه اداره وقتی یه پرونده زیر بغل داری و باید از این اتاق به اون اتاق بری …

توی هر اداره ای داشتن یه آشنا یعنی حل خیلی از مشکلات …

زبونم لال فکز نکنی منظورم پارتی بازی و زیر پا گذاشتن ضابطه هاست ، نه …

یه آشنای دلسوز حد اقل به این درد میخوره که راه و چاه رو  بهت یاد می ده و اجازه نمی ده بین طبقات و اتاق ها حیرون و سر در گم بمونی …

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۳۳

می گفت :

«خوش به حالش !

هر جایی می ره ، یه دوست و  آشنا داره که کارش رو براش راه بندازن؛»

راست هم میگفت؛

بعضیا هستن که در زمینه داشتن دوستان و  آشنایان ، اصلا در مضیقه به سر نمی برن؛

دقیقا بر عکس اونایی که خیلی خیلی بی کس و کارن؛

راه های خیلی خیلی زیادی برای پیدا کردن دوست هست که البته بعضی هاش آسونه و بعضی هاش سخت؛

اگه دنبال پیدا کردن دوستان و  آشنایان خیلی زیاد می گردید ، می تونید بسته به توانایی هاتون یکی از این راه ها رو امتحان کنید؛

 

یکی از راه های تولید  دوست در مقیاس انبوه ، سرشناش شدنه؛

همیشه میزان سرشناس بودن یه فرد با میزان دوستای اون نسبت مستقیم داره؛

البته اگه اون سرشناسی در جهت مثبتی باشه وگر نه هیچ کس دوست نداره با یه قاتل سریالی که حالا دستگیر شده ،  ادعایی  دوستی کنه؛

ولی مطمئنا اگه یه وزیر ، یا  یه بازیگر ، یه خواننده  یا فوتبالیست وارد یه اداره بشن ، بعیده که کسی حاضر نباشه با اون آقا یا خانم سرشناس ، ادعای دوستی و  آشنایی داشته باشه؛

پس تا اینجا رسیدیم به اینکه یکی از راه های پیدا کردن دوست ، اونم در مقیاس انبوه ، سرشناس شدنه؛

خب حالا ممکنه بپرسی : راه های سرشناش شدن کدومه؟!

باید بگم این یکی دیگه تخصص من نیست و برای پی بردن به راه هاش می تونی به کتابهایی که میگم مراجعه کنی :

« راهنمای جیبی سرشناس شدن در هفت دقیقه؛

آموزش سرشناس شدن در یک روز؛

خود آموز سرشناس شدن در بیست و چهار ساعت؛

چگونه در یک هفته سرشناس شویم؛

آشنایی با صاحبان رکوردهای گینس »

ولی بازم اگه از من میشنوی ، سعی کن بیش از اینکه روی زمین سرشناس باشی ، میون آسمون ها شناخته شده باشی  و  به جای اینکه مردم ازت امضا بگیرن ، خدا ازت راضی باشه؛

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۰۵

 

 

یه وقت فکر نکنی داشتن یه آشنای خوب ، فقط به درد روزایی می خوره که  سرگردون پله های اداره هستی؛

داشتن یه آشنا، هر چند که این آشنایی خیلی خیلی مختصر  و باواسطه هم باشه ، توی یه شهر و دیار غریب ، بعضی وقتا از یه گنج هم با ارزش تره؛

مخصوصا زمانی که مسافر هستی و توی اون شهر به نحوی گرفتار شدی؛

حالا یا بنزین نداری ، یا ماشینت خراب شده ، یا اینکه هیچ پولی برات باقی نمونده؛

اینجور وقتا به جای اینکه بری وسط اتوبوس و ساعت  و حلقه نامزدیت رو به حراج بذاری ، می تونی بری خونه همون آشنا؛

همون آشنایی که ممکنه نسبتش با تو ، چند تا واسطه و زانویی هم اون وسطا بخوره؛

مثلا : دوست پسر عمه هم کلاسی همسرت!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۲

احتمالا هر عقل سلیمی تصدیق می کنه که همه جا ، داشتن یه آشنای دور ، بهتر از غریب بودنه؛

مخصوصا توی یه اداره وقتی یه پرونده زیر بغل داری و باید از این اتاق به اون اتاق بری؛

توی هر اداره ای داشتن یه آشنا یعنی حل خیلی از مشکلات؛

زبونم لال فکز نکنی منظورم پارتی بازی و زیر پا گذاشتن ضابطه هاست ، نه؛

یه آشنای دلسوز حد اقل به این درد میخوره که راه و چاه رو  بهت یاد می ده و اجازه نمی ده بین طبقات و اتاق ها حیرون و سر در گم بمونی؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۲۵