سختی ها و تلخی ها، فقط واسه این نیستن که قدر خوشی ها و آسونی ها و شیرینی ها رو بدونیم.
بعضی از سختی ها و دردها، خودشون شیرین هستن.
وقتی یه جایی از بدنت رو پشه می زنه، اونقدر می خارونیش که سرخ بشه.
این خاروندن و سرخ شدن، درد داره. ولی دردش رو دوست داری.
یا مثلاً ورزش ها و نرمش های سخت، با اینکه به ماهیچه ها و بدن فشار میارن و اونا رو به سختی میندازن، ولی دوست داشتنی هستن و به آدم نشاط می دن.
خود کلمه «عَذاب» هم با «عَذْب» که معنیش می شه شیرین، هم خانواده ست.
می خوام بگم توی همه سختی ها و عذاب های زندگی، یه شیرینی مخفی وجود داره که باید حواسمون بهش باشه و کشفش کنیم.
آدم از لا به لای سختی ها و مشکلاته که پخته و ساخته می شه...